بلاگ

انتخاب اسم برند هنری

اگر می خواهید برند اختصاصی خود را داشته باشید باید اسم اختصاصی را انتخاب کنید. در ثبت برند مهمترین قانون برای تایید برند این است، که برند تکراری نباشد. از این رو انتخاب اسم برند هنریی که تکراری نباشد شاید قدری دشوار به نظر برسد.

اما لازم نیست دغدغه انتخاب برند خاص را داشته باشید در این مطلب به شما می گوییم برای انتخاب اسم برند هنری و خاص باید به چه مواردی دقت داشته باشید علاوه بر این، در ادامه هزار واژه اصیل فارسی را برای تعیین نام برند برای شما آورده ایم که می تواند مرجع مناسبی برای انتخاب نام برند کسب و کارتان باشد با ما همراه باشید.

شرایط انتخاب اسم برند هنری

با توجه به ابزار های گوناگون تبلیغات برای کسب و کار های گوناگون داشتن برند منحصر به فرد و توجه برانگیز نقش خود را بیش از پیش نشان خواهد داد. داشتن برند این روز ها برای هر کسب و کاری اصلی ترین ابزار رشد آن محسوب می شود. اما نمی توان از قوانین ثبت برند و مقررات اداره مالکیت صنعتی برای تایید و ثبت برند غافل شد.

شرایط انتخاب اسم برند هنری
شرایط انتخاب اسم برند هنری

انتخاب نام برند هنری از این جهت دارای اهمیت است که مرتبط با کسب و کار باشد و روح هنری کسب و کار را به مخاطب القاء کند. برای اینکه برند هنری انتخاب کنید که توجه ها را جلب کند، باید ارتباط هنری بین کاری که برند برای تبلیغ آن قرار است به کار رود پیدا کنید. در برخی موارد نیز ممکن است هیچ وجه تشابه ی بین برند و کسب و کار یا محصول وجود نداشته باشد اما ذات اسم انتخاب شده هنری باشد. مثل ملودی

اسامی خلاقانه برای برند

اسامی خلاقانه اصولاً با ترکیب چند نام یا ترکیب نام و طراحی ایجاد می شود. توجه داشته باشید انتخاب یک اسم خلاقانه زیبا و خاص نمی تواند به تنهایی باعث برند سازی محصول شود. اسم خلاقانه می تواند در سرعت برند سازی به شما کمک کند برای انتخاب نام خلاقانه دو راه برای شما وجود دارد.

راه اول کمک گرفتن از دوستان و آشنایان است. یعنی یک دورهمی را ترتیب دهید و افرادی که می دانید خلاقیت و نبوغ دارند را دعوت نمایند و موضوع کسب و کارتان را توضیح دهید و بخواهید اسامی را پیشنهاد دهند. در این مورد حتماً پیشنهاد ها را یادداشت کنید و بررسی نهایی را خودتان انجام دهید.

راه دوم تماس با متخصصان و افرادی است که در این حوزه فعالیت دارند. این مورد می تواند به شما کمک کند با توجه به تجربه و زیاد بودن دایره لغات این اشخاص اسم خلاقانه ای را انتخاب کنید. توجه داشته باشید در هر دو صورت از ثبت اسم برند مربوطه غافل نشوید.

قوانین انتخاب اسم برند برای ثبت

برای ثبت برند قانون ثبت علامت تجاری وجود دارد که نباید از آن غافل شد. بر اساس این قانون ثبت برند اجباری نیست اما داشتن برند بدون ثبت اگر مورد سوء استفاده قرار بگیرد هیچ گونه حمایت قانونی برای آن وجود ندارد. از این رو موارد زیر از جمله مواردی است که باید در انتخاب اسم برند برای ثبت آن توجه داشته باشید.

  1. اسم برند باید خاص باشد
  2. به کار گرفتن اسم عام، صفت، نام محصول (محصولی که برند برای آن ثبت می شود) با ترکیب اسم خاص امکان پذیر می باشد.
  3. استفاده از اسامی معنوی ممنوع می باشد.
  4. انتخاب اسامی کشور، اسم سازمان ها و نهاد های دولتی و پرچم و نماد های نظامی آنها ممنوع می باشد.
  5. برند هایی که قبل از این به ثبت رسیده اند یا درخواست ثبت آنها داده شده است مجدداً قابل ثبت نیست. بدین رو باید بین اسم انتخابی و اسم مرتبط با طبقه برند حداقل سه کلمه تفاوت وجود داشته باشد.
نمونه اسامی خاص برای برند
نمونه اسامی خاص برای برند

نمونه اسامی خاص برای برند

این نمونه اسامی توسط تیم حقوقی ثبت ایلیا تهیه شده است تا بر اساس آن بتوانید انتخاب اسم خاص و خلاقانه ای را داشته باشید. بیش از هزار کلمه اصیل و خاص فارسی در جدول زیر گرد آوری کرده ایم که مرجع مناسبی برای انتخاب اسم برند هنری است. برای ثبت برند و انتخاب آن می توانید با متخصصان ما در ثبت ایلیا تماس حاصل نمایید.

اسم  معنا و مفهوم اسم معنا و مفهوم 
آبرخ زیبا و لطیف آبادیس پزشک دوره هخامنشی
آبگل گلاب مایعی خوش بو آباریس موبد معروف دوره هخامنشی
آباد تندرست و مرفه، آراسته آباگران نام سردار شاپور دوم پادشاه ساسانی
آبان آسا مانند آبان (کسی که خلق و خوی متغییری دارد.) آبان دیس مانند آبان
آبانا منسوب به آبان آبتاب دختری با چهره زیبا و درخشان
ابرسام نام وزیر اردشیر بابکان ابرش اسب
آبگون رنگ آبی، آبی، گل نیلوفر آتر آذر، اخگر، آتش
آبلوج قند سفید آترس نترس، شجاع
آپام نام همیر داریوش اول پادشاه هخامنشی اترک نام یک رود
آپرنگ نام پسر سام آتروسا مانند آتش
آپرنیک آب و نور نیکو آتویا بانوی آتش
آپیشن گویش کرمانی آویشن آتشک کرم شب تاب
آتیلا شجاع، نامدار آتیس نام خدای حاصل خیزی فریگیان
آثویه روح کامل و درستکار آتیسا آینده نگر
آجیر محتاط، کوشا آدورنیا کمک کننده، یاری دهنده
آدا پاداش مینوی، فرشته توانگری آدیا تیز بین، ژرف نگر
آدرا آبرومند آذربرزین آتش با شکوه
آدرین آتشین، زیبا روی آراسب نام یکی از سرداران کوروش
آدلی مششهور، نامدار، صاحی اسم و جام و نام آران نام قدیم ایران
آدنا ساخته شده ارباس نام یکی از سپاهیان مادی اردشیر دوم
آدور خار تیغ گیاهان ارتا مقدس،پاک، راستی، درستی
آرتابان اردوان ارژنگ نام کتاب مانی
آرتام دارای نیروی راستی آردا آرشا و مقدس
آرتهن فرزند داریوش و برادر خشایار شاه آرتور آتش
آرتن آتشین تن آژند پیوند دهنده، چسباننده
باتیس دژبان غزه دوران داریوش سوم که تا خرین نفس در برابر اسکندر پایداری کرد. بادرام کشاورز
بانری بانوی برفی برکه استخر طبیعی، آب گیر
بالی عسلی برگ به ضم ب، ابرو
باژه نام سردار ایرانی در زمان اردشیر پادشاه هخامنشی برگین مانند برگ گل
باریا ساخته، متظاهر برمایون برمایه
باریتا همتای بی نظیر برمک رئیس
بارش باران برنا شاب، ظریف
بازران نام قومی پیش از اسلام برنوش برانوش
باربد بزرگی و منزلت بزرجمهر بزرگمهر
بارانا ای باران بسارنگ نام سلطان در زمان رودکی
بارانا بارش، ذهاب بسطام نام دایی خسرو پرویز پادشاه ساسانی
باراد غیرتمند و غیور بلوران منسوب  به بلور
پتیس نام نگهبان شهر غزه بلورین شفاف و درخشان
پتیسا دختر زیبا بلوط میوه درخت بلوط که خوردنی است.
برایکا بهترین بن هور پسر خورشید
برتن مرد مغرور بنفشه گل که در فصل بهار می روید.
بردان نام پادشاه اشکانی بنشاد شاد بنیان
برفا بانوی برفی بنیتا دختر بی همتای من
بهسود خوش آسودن بهاررخ آن که چهره ای زیبا و شاداب چون بهار دارد.
بهستون نام پسر وشمگیر بهار ناز موجب فخر و نازش بهار
بهشید تابناک، دارنده فروغ و روشنایی بهراد جوانمرد، نیکو
بهنام بهرنگ، رنگ بهتر بهراز خوب، بهتر، خوبتر
بهفر شکوهمند و با جلال و جبروت بهرمان نوعی یاقوت سرخ
بهک نام موبد موبدان درر زمان شاپور دوم بهرنگ رنگ خوب
بهمن نیک اندیش، نیک پندار بهرو خوبرو، نیک منظر
بهمنش دارای منش نیک بهروان روان شاد
بهنام نیک نام، خوش نام بهسا نیک چون خوبان
بهنواز مهربان ترین فرد بهسام بهترین نور و روشنایی
بهنود پسر عزیز بهرود فرزند نیکو
بهنورا بهترین نور بورمند نام گیاهی بسیار خوشبو
بهنوش گوارا بورنگ نوعی ریحان کوهی
بهنود دارنده خوبی و نیکی بوژنه شکوفه، غنچه
بهین بهترین، برگزیده ترین بویه آرزو
بهینا فرزند نیکان بی بی گل بی بی عنوان احترام آمیز برای زنان سالخورده است.
بوبار دارنده زمین بی بی ماه بی بی عنوان احترام آمیز برای زنان سالخورده است.
بوپار نام یکی از سرداران داریوش سوم پادشاه هخامنشی بی بی ناز بی بی عنوان احترام آمیز برای زنان سالخورده است.
بوراب یکی از شخصیت های شاهنامه بیتک نام جد منوچهر پادشاه کیانی
بی نظیر بی مانند بهکام خوش کام، بهترین آرزو
پاپوک نعنای دشتی با گل آذینی پاساک نام برادر زاده داریوش پادشاه هخامنشی
پاتیرا فراوانی پاک رخ پاکیزه رو، زیبا رو
پادرا سرزمین با شکوه پاک گوهر پاک گهر
پادیان نگهبان پاکر نام پسر ارد پادشاه اشکانی
پارتیا سرزمین پارس پاکرو فرد پاک و پاکیزه
پاردیک جد ساسان، موسس ساسانیان پالیز جالیز، باغ
پارس نام قومی از اقوام ایرانی پالیزا پادینا، گل پونه
پارسا پاکدامن پاو نام پسر شاپور
پارسانا پاکدامن، زاهد پاوان نگهبان، حافظ
پارسه مردم پارس پایور مقام دار
پارسیا مرد پارس پرتام چیره، غالب
پاساد محافظت پرستک پرستو
پارنا نام قله ای در نزدیکی پل دختر پرسون هاله، خرمن ماه
پرگون لطیف چون پر پرسی کا شیر ایرانی
پرلا نوعیی مرغابی پرسین نام ایران
پرمون زینت و آرایش پرک ستاره سهیل، تاج
پرن پروین، ثریا پژواک انعکاس صوت
پرمیس بانوی دانا پساک نام پسر اردوان و برازنده داریوش یکم پادشاه هخامنشی
پرندک پشته، کوه کوچک، تپه پسته در شعر به معنای دهان معشوق همان میوه پسته
پرنون پرنیان پشن پشنگ
پرهان لقب حضرت ابراهیم و نامی در پارس باستان پلاش نام شهری است بلاش
پروا هراس، بیم،فرصت و زمان پگین بلغت زند (نام قله)
پریچه پری کوچک پنام روبند
پریژه پری کوچک پنبه نام نوعی گیاه
پریکا پری پوپر گیسو
پژند نام گیاهی است پوپک هدهد
پورک پسر عزیز پوپه آرزومندی
پونا پونه پورنگ پسر خورشید
پوئین پویش و تلاش کردن پیلتن بزرگ جثه، فیل
تابا تابنده، درخشان تهم قوی، نیرومند
تابش تابیدن توتیا سنگ سرمه
تاتیانا نام نوعی پرنده توتک طوطی
تاتینا پرنده شکاری تورک پسر شیدسب پادشاه زابلستان
تاچارا فرشته خانه تورنگ مرغ صحرایی
تاراز نام یکی از قله های سلسله کوه زاگرس توسکا درختی که در مناطق مرطوب می روید.
تارک فرق سر توکا پرنده ای از خانواده گنجشک با نوک باریک
تافته گداخته، پیچیده توکان آن که چون چشم عزیز است.
تاژ لطیف، نازک توهان نا آرام،خشم، طوفان
تارمیتا بنیان، اساس تیاما ماه چشمان
تالیا تلاوت کننده قرآن تی تی نار به زبان گیلکی به شکوفه انار گویند
تالین پایتخت تیراژه تیراژی، رنگین کمان
تبتل از دنیا بریدن و به خدا پیوستن تیفانی رنگ آبی شبیه به فیروزه ای
ترنگ قرقاول تیلکو بچه کوه
ترنج نام گیاه بالنگ تیماس جنگل، بیشه
ترمه پارچه بته چقه ای یا اسلیمی تیناب رویا
تلکا گلابی وحشی تیهو پرنده ای شبیه به کبک
تنی نار به گویش مازندرانی شکوفه انار تیوا ناز و کرشمه
تندر کسی که بدنی سفید و درخشان چون در دارد. تیوان توانا، توانمند
تنوتاس صاحب علم و عمل را گویند. تیوانا تیوان، توانا
ثمینا منسوب به ثمین به معنی گرانبها ثناگو ستایشگر، مداح
جادی زعفران جانسو آب حیات دهنده و زندگیی بخش
جاسمین نوعی گل زینتی جریره نام همسر سیاوش و مادر فرود در شاهنامه
جامی ظرفی از طلا، کاسه جهن از شخصیت های شاهنامه، نام چهامین پسر افراسیاب تورانی
جان آرا زینت دهنده جهان، زیبا جوانه نو، جوان، شاخه تازه درخت، تازه
جان افزا آنچه که جهان را بیفزاید جویا جستجو کننده، جوینده
جانانه معشوق ، محبوب جیلان عناب، سنجد
جانبانو بانویی که چون جان عزیز است. جانک بچه سال
چابک چست و چالاک، زرنگ، ماهر چنور نام گیاهی خوش بو، گیاهی خوشبو
چاره علاج، درمان، تدبیر چهراب چهره ای روشن و لطیف چون آب
چاکان نام روستایی در لاهیجان چهراز نام رودی و دهی در حوالی شهرکرد
چالی پرنده ای مانند گنجشک با جثه بزرگتر از آن چهرک نام شخصی در کتیبه کعبه زرتشت
چامه شعر، غزل، سرود چهره آسا اصیل، آزاد
چرمه اسب به ویزه اسب سفید چهر آذر دارنده چهره ای چون آتش
چکاد جلو سر، پیش سر، میان سر چهل چراغ چلچراغ
چکامه شعر به ویژه قصیده چوبینه لقب بهرام سردار دوره ساسانی
چکاوک پرنده ای خوش آواز بزرگتر از گنجشک با تاجی بر سر چیترا الهه مهتاب، نژاد
چکاوه چکاوک چیلان عناب
چلچله پرستو چیده غالب، مسلط
چلی پا صلیب، کنایه از زلف معشوق چیدامه مانند مادرم
چمان/ چمانه پیله شراب، خرامنده، پیمانه باده چیلان درخت عناب
چمن چهر خوش چهره چنگش از شخصیت های شاهنامه
حریر گل گل ابریشم حیات زندگی
حسیبا دختر با اصل و نسب، پاک نژاد حور رخ آنکه چون حور زیباست
حسینا نام شاعری مجنون چون بابا طاهر حوروش آنکه چون حور زیباست
حلیا آرایش، زینت و زیور حواروش مانند زنان زیبا روی بهشتی
حور آسا چون حور زیبا حمرا شرخ رنگ
خاتم نقش و طرح های تزیینی، آخرین خزر زیبا و با طراوت مثل دریا
خاتون لقب زنان اشرافی خزان پاییز
خارا نوع سنگ آذرین خشنواز تحریفی از نام پادشاه هیاطله
خارک نوعی خرمای زرد و خشک خشنود خوشحال و راضی
خاطر آسا آسایش دهنده خاطر خوردیس مانند خورشید، درخشان
خاطر نواز دلکش، مطبوع خورسان مانند خورشید
خجسته مبارک،سعادتمند، خوشبخت خوشاب روشن و شفاف
خدیو خداوند، پادشاه، امیر خوشرو خوش صورت
خرداد نام چندین تن از شخصیت های شاهنامه، سومین ماه شمسی خوشناز زیبا و با کرشمه
خرام رفتار های همراه با ناز و زیبایی خوشنام نکونام، صاحی حسن شهرت
خرسند شادمان، خوشحال خوشه تعدادی دانه، میوه یا گل که به محور متصل هستند.
خرشید آفتاب، خورشید خوشیار دوست و یار شاد
خدمه نام همسر مزدک خوشین خوش و زیبا
خروش فریاد، بانگ خوشنود خوشنود
داتام آفریننده و مخلوق دانشور صاحب علم و دانش
داتامیس والی ایرانی کیلیکیا در زمان اردشیر دوم دایانا زیبا و گرانمایه
داتیس یکی از سردارای داریوش پادشاه هخامنشی درا منسوب به دُر
دادار دادگر، عادل درتا مانند مروارید
دادآفرید آفریده شده بر مبنای عدل و داد در ریز ریزنده دُر
دادآفرین آنکه عدالت ایجاد می کند. درفام مانند دُر
دادآور عدالت آورنده دردانه عزیز
دادجو جوینده و خواستار عدالت و دادگری دُرفام مانند در آسا
دادبه دارنده بهترین عدل درین مانند درُ و گوهر
دادفر دارای فر و شکوه و عظمت دریس مانند مروارید
دادفروز فروزنده عدل و داد، عادل دژار دزار، بنا
داریا دارنده، دارا دشمه نام دلاور ایرانی
دارین منسوب به درخت دریه مانند دُر، درخشان و روشن
داریس دارنده نیکی دلاریس عروس دل
دارینه روستایی در نزدیکی سقز دلاویژ دلاویز، آویژه
دارینوش نام یکی از پادشاهان کیانی دلاوین دل پاک
داریو داریوش دلبانو بانوی دل
داشاب/ داشاد هدیه دلپذیر دل پسند، دلخواه
دامور آواز نرم و لطیف دلبین صاحب دل و جان
دامون دشت و صحرا دلجو دلخواه، پسندیده
داو قاضی، خدواند دلربا رباینده دل
دیااکو/ دیاکو نام نخستین پادشاه ایران و اولین پادشاه ماد ها دلرخ رخی چون دل
دیبا نوعی پارچه ابریشمی دلستان دلستانده، دلربا
دیما/ دیماه زیبا رو دلسا همچو دل
دینور دیندار دلکش جذاب، خوب
دیناز آفریدگار نازنین دلنشین خوش، آینده
دینوند دیندار دهما پارسا و پرهیزکار
دینیاد پای بند به مبانی دین و معامل بر دستور های آن دمور از شخصیت های شاهنامه نامه دلاوران تورانی
دماوند نام کوهی از سلسله جبال البرز دنا نام قله ای معروف
دارانا نام روستایی در نزدیکی اهر دهناد نظم و ترتیب
ذاب نام رایج زرتشتیان ذهب طلا،زر
رابو گل همیشه بهاری رامفر شکوه و جلال
رابونا بزرگتر رامک فرمانبردار
رابیا مشهور رامند نام نوایی و لحنی در موسیقی ایرانی
راتا بخشندگی رامونا مظهر عشق
راتین بخشنده ترین رامون راهبر
راثین سردار ایرانی رامیا زیبا و با طراوت
رادان جوانمرد، آزاده رامیار چویان
رادین آزاده و جوانمرد راوش مشتری
راز آنچه که از دیگران پنهان نگه داشته می شود راوک صاف، لطیف
رازقی گلی سفید و کوچک و خوشبو (گل یاس) راویز نام یک درخت
راسپینا پاییز رایکا محبوب
راژان خوابیدن، جنبیدن گهواره رزان باغ انگور
راسن گیاهی خودرو با برگ های پهن و گل های کبودرنگ رزوان باغبان باغ انگور
راشا سرسبز رستاک شاخه تازه ای که از بیخ درخت در آید.
راسین نام یکی از سرداران ایرانی روشاک نام سردار ایرانی در جنگ اسکند مقدونی
رافونه نعنا، پونه روشنا روشنایی، نور
راشنو فرشته دادگستر در آیینم زرتشتی روما آسمان
راشین راه آبی یاجویباری که از سبز زار می گذرد. رویین محکم، استوار
رام موافق، مـانوس ریونیز پسر کیکاووس و داماد طوس (از شخصیت شاهنامه)
رامان منسوب به رام، مانوس، موافق ریماس جواهر نایاب
رامبد نگهبان آرامش رامتن/ رامسین نوازنده
رامتین آرام ترین رامش شادی و طرب، عیش و خوشی
زاب نام شخصیتی در شاهنامه زریون زرگون، به رنگ زرد
زادک نام روستایی در نزدیکی قوچان زگما پلی در زمان سلوکیان
زاگرس نام رشته کوهی در مغرب ایران زمزمه صدای حرف زدن آهسته
زال سفید مو زنبق گلی درشت با رنگ های بنفش
زانوس نام یکی از دو شعبه بزرگ رود چالوس زنگه از شخصیت های شاهنامه
زاور دلیر و یارا، توانایی و قدرت زنگو از شخصیت های شاهنامه
زراسپ یکی از شخصیت های شاهنامه (داماد کیکاووس) زهیر درختی پر شکوفه
زردبین سرو کوهی زو از شحخصیت های شاهنامه، نام فرزند طهماسب
زرتشت نام پیامبر ایرانی زوپین نام پسر کاووس پادشاه کیانی
زرکا به گویش گیلکی به نوعی پرنده گفته می شود زیا زنده
زرگل زرین گل زیار نام نیای آل زیار
زرنگار دارای نقش هایی از طلا زیتونه یکدانه زیتون
زرنوش زر و طلای جاوید زیلان نام گیاهیی از تیره اسفناج
زروند دارنده زر و طلا، صاحب زر زیور زینت آرایشی
زرنیار انار طلایی زویین زوپین
ژابیژ شراره آتش ژرفا عمیق
ژافه نام یکی از پسران نوح ژکان کسی که با خود حرف می زند از دلتنگی و خشم
ژامک از نام های باستانی آینه ژوپین ژوبین
ژاو خالص و چکیده هر چیزی ژی ژیس نام ندیمه پروشات همسر داریوش پادشاه هخامنشی
ژاییز ژاییژ، شراره آتش ژیگس نام پدر میرسوس سردار پارسی در زمان داریوش
سابرینا بشارت، مژده سانی قابل احترام، مقدس
سابود هاله، خرمن ماه سانیل خوش اخلاق
ساتی نام فرشته نگهبان ارواح ساونگ نام پدر باونگهه در فروردین پشت
ساتین محبوب و دوست داشتنی ساویس گرانمایه و با ارزش
سارکو کوه سرد، کوه بلند ساوین گرانمایه، ارزشمند
ساران آغاز، سر، ابتدا ساینا نام خاندانی الز موبدان زرتشتی
سارو نام پرنده ای سیاه رنگ در هندوستان سبارو کبوتر
سارنگ نام پرنده ای کوچک سباک از شخصیت هایی شاهنامه
سازک ساز کوچک سبزک گیاه سبز
ساغه ظرفی که در آن شراب می نوشند. سپاروک کبوتر
سالار سردار سپاه سپاکو زن چویانی که کوروش کبیر به او سپرده شده بود تا او را بکشد
سالی بی غم و سر خوش پسنتا پاک و مقدس
سام آتش سپندان خردل
سامه عهد و پیمان ستا اوستا کتاب مقدس زرتشیان
سامیا نام ماه یازدهم از سال ایرانیان در زمان هخامنشی ستاک شاخه تازه رسته و نازک
ستاره اختر، اقبال سروین روسری، چارقد
ستی بانو، خانم سرتیا اولین پزشک ایرانی در اوستا
سدنا سجده کنند بر خانه خدا سلمه زن نازک اندام
سدیف نام چند تن از صحابه سوما ماه، نور ماه، زیبا
سرآویز آنچه به سر می آویزند. سی سی کام کامروا
سرکب نام یکی از موسیقیدانان بزرگ در دوران ساسانیان سیکا در گویش مازندرانی اردک
سرگیس رنگین کمان سیمک سفید و درخشان
سروشا منسوب به سروش، فرشته پیام آور سینراد داده سیمرغ
شاپرک نوعی پروانه شکال پایبند دستور
شاد خوشحال شکوه تجمل، جاه، جبروت، جلال
شادا منسوب به ساد، خوشحال شکیب صبر و آرام
شادان شاد و خرم، از شخصیت های شاهنامه شگرف نیکو و خوش‌آیند
شادانه شاهدانه شمشاد درختچه‌ای همیشه سبز که یکی از انواع آن زینتی بوده و در کنار باغچه‌ها کاشته می‌شود
شادک نام مستعار سمک در داستان سمک عیار شمید مدهوش از عشق و اندوه و انتظار
شادگون شاد و خوشحال شهراز راز بزرگ و شکوهمند
شادلی دختر شاد شهران نام خردمندان ایرانی در زمان یزدگرد
شادلین نرمی و ملایمت شهرزاد زاده شهر
شادور شادمان شهرود نهر و رودخانه بزرگ
شارونا شرزمین پر بار و حاصلخیز شهنوش دارای زیبایی شاهنامه
شاندیز شکوهمند و دارای عظمت و جلال شوان شبان، چوپان
شانو نمایش خود نمایی شوکا چادر و جامه درشت بافت
شاهفرند شاه پرند شید نور، روشنایی
شاهنگ ملکه زنبور عسل شیدان سفره غذا و نعمت
شایما جواهر ها شیله منطفه ای در کردستان
شکرانه شکر و سپاس شیلان درخت عناب
صاباح گل صبح گل صونا صیانت
صاینا پرهیزکار صوفیا منسوب به صوفی، نوایی در موسیقی
صبرا منسوب به صبر صنوبر نام درختی همیشه سبز
صبرینا صبور و شکیبا صدیده مهم
صدپر گل سرخ صدران روساو بزرگان
ضربان تپش، جنبش ضیغم شیر بیشه زار
طبیعت سرشت و ذات طهماسب دارنده اسب نیرومند
طرب انگیز مسرت بخش، شادی آور طورگ از شخصیت های شاهنامه
طرحان گنج و ثروت طوس از شخصیت هاس شاهنامه نام شاهزاده و پهلوان ایرانی
طرفه شگفت انگیز طوش نام یکی از چهار پسر اسفندیار
طرهان طرحان طوطیانوش نام دیگر اسکند مقدونی
طلاسان مانند زر، طلا طیلا شرابی که از جوشاندن فشردن انگور، مویز یا خرما به دست می آید.
طه طاها طینوش از شخصیت های شاهنامه
ظهیر پشتیبان یاور ظهور بیدار شدن
ظریفه دارای اجزا یا ساختار نازک و باریک ظافر پیروز
عجب نوش نام زنی در منظومه خسرو شیرین عطرین منسوب به عطر، خوشبو
عرشیا ملکوتی، آسمانی علوان بزرگان
عشق علاقه شدید قلبی علی داد داده علی
عطر آگین دارای بوی خوش، خوشبو، معطر علیتا همتای علی
عرشیان ساکن آسمان عنایت مهربانی، لطیف
عطر سای معطر و خوشبو کننده عنبر بو معطر
غباد شخصیتی در شاهنامه (نام پسر کاوه آهنگر) غزل ناز شعر عاشقانه زیبا
فاتن زیبا روی گمراه کننده فراهل نبیره کیومرث نخستین پادشاه پیشداد
فاخته پرنده ای خاکی رنگ کوچکتر از کبوتر فراوک دارای گفتار با شکوه ، خوشگو
فارا نام کوهی در مغرب فلات ایران فربو مرکب از خرد (شکوه)
فاراب زراعت آبی در مقابل دیم فرپرک شب پره که ان را مرغ عیسی نیز می گویند.
فارمیس نام دختر کوروش و همسر داریوش فرتاش وجودی که در برابر عدم است
فارناس نام پادشاه کاپادوکیه فرتوس نام یکی از سرداران سپاه افراسیاب
فارناسس نام برادر همسر داریوش سوم پادشاه هخامنشی فرتوک پرستو
فاریاب نام شهری در استان کرمان فرجاد فاضل، دانشمند
فاسیروس نام دختر اردشیر دراز دست پادشاه هخامنشی فرجام عاقبت، پایان
فام گل به رنگ گل فرجو جوینده شکوه و رفعت
فانیذ قند شکر فرجود معجزه، اعجاز
فتات دختر جوان فرح روز خوشبخت و کامیاب
فایدیم گل نیلوفر فرح سا کامروا و خوشبخت
فویا هدیه از از طرف خدا فرح نوش شادمانی و سرور جاوید
فر شأن و شوکتو رفعت و شکوه فرخ مبارک
فرا برخوردی از فر ایزدی فرخ داد خوش قدم
فراته نوعی حلوا فرخزاد نیک بخت، خجسته
فراد گشایش بخش، گره گشا فرداد مولود با شکوه
فرآذر شکوه آتش فردوس بهشت، نام چند جا و مکان
فراراد بالاترین بخشنده فردی بلند نظر
فرارس بالندگی فرزان فرزانه، خردمند
فرارنگ فرانک فرزام لایق، درخور
فراز اوج، بلندی فرزن نام روستایی در نزدیکی هرات
فرازمان دارا، اندیشه بلند فرس من نام پادشاه گرجستان در زمان اردوان سوم
فرازنده بالا برنده و افرازنده فرسا نام یک گیاه
فرازین بالایی فرسار قوت عدل و نیروی داد
فران پرواز فرسان صاحب اسب
فراهیم دارای ثروت وسیع فرسیما دارای چهره و سیمای با فر و شکوه
فربخش ویژگی آن که شکوه و جلال می بخشد فرطوس از شخصیت های شاهنامه
فرایین از شخصیت های شاهنامه فرغار نام شخصیت شاهنامه، نام دلاور تورانی
فرهنوش ویژگی آن که دارای شکوه و جلال ابدی است فرگان/فرگاه  پیشگاه باشکوه (جشن باشکوه)
فرهور دارای شکوه و جلال چون خورشید فرگل دارای شکوه زیبایی گل
فرهود مرد درشت اندام فرن فراوانی
فرهی فرّ و شأن و شکوه و شکوه و عظمت فرنود برهان و دلیل
فرواک پیشگفتار، پیش سخن فرنوش نوشنده شکوه و جلال
فرود فرا رسیدن فرنوشا شکوه و عظمت ابدی
فروز تابش و روشنی و فروغ فرنیک شخص خوب و صالح که شکوه و جلال آل موجب شگفتی است
فروزش فروز، روشنی فره وش دارای هوش و ذکاوت
فروغ روشنی، تابش فرهان باشکوه و بزرگ
فریا خجسته، مبارک فرهنگ آداب، روشم، اندیشه
فریاب دارای شکوه و جلال فریین بیننده شکوه و جلال
فریان آزاده، آزادگی فوژان بانگ بلند
فرید گیاهی خوشبو فولاد پولاد، نام چند تن از شخصیت شاهنامه
فریمان دارای اندیشه خجسته فیروز پیروز، غالب، برنده
فغان فریاد فیروزه پیروزه، نوعی کانی قیمتی حاوی مس و فسفر
فریور درستکار فریهام همراه با خجستگی و شکوه
قابوس کاووس قسم سوگند
قارن از شخصیت های شاهنامه قشنگ زیبا، خوشگل
قاصدک چیز بسیار سبکی که به پرواز در می آید. قلندر فرقه ای از صوفی که به دنیا بی توجه و نسبت به آداب و رسوم بی قید بوده اند.
قالوس از شخصیت های شاهنامه قیطران گیاهی زینتی از تیره شمعدانی
قباد محبوب، دانا قیام به پا خواستن
قدس فرشته، روحانی قیدافه از شخصیت های شاهنامه
کابی معرب به کاوه آهنگر کرانه ساحل، کنار
کابیان درفش کاویانی کردوی نام دلاوری تورانی
کاتوزا زاهد و پارسا کردوشا پناه
کادوسا از نژاد کادوس کسایون کتایون
کارا به کار آینده، مفید و موثر کسرا خسرو
کارران اهل کار کلاله بالاترین بخش مادی گل
کاربین کار بیننده، کارشناس کلاهور از شخصیت های شاهنامه
کاردار وزیر، پادشاه، حاکم کلویی شکوفا
کاردو نیرومند و پهلوان کلباد دارای بوی گل
کارمانیا نام قدیم کرمان کمانه منسوب به کمان
کارن جنگجو کمند گیسو، دام
کارنگ خوش نوا و زبان آور کنارنگ فرماندار، حاکم
کاروان گروه مسافرانی که با هم سفر می کنند کندر صمغی خوشبو
کارون پر آب ترین و بزرگ ترین رود ایران کندرو نام پیشکار ضحاک
کاریا مرد جنگجو و سلحشور کهار نام سردار تورانی و جزو سپاه افراسیاب تورانی
کارین دور و بعید کهبه آنکه پادشاه زر و سیم خویش را به وی می سپارد.
کاساندان نام همسر کوروش کبیر و مادر کمبوجیه و بردیا کهرام قهرمان
کاسپین آبی سپیدزار، کرانه کهزاد زاده کوهستان
کاشانه آشیانه جانوران کهکشان مجموعه ای شامل میلیون ها ستاره که به دور یک محو می چرخند
کاشین نام مکانی در شمال ایلام کهیار کوه نشین
کاکُله از شخصیت های شاهنامه کوپال گرز آهنین
کاکو از شخصیت های شاهنامه کاکی نام پدر ماکان دیلمی
کامبد نگهبان کام، میل، آرزو کالو از شخصیت های شاهنامه
کامداد نام وزیر و مشاور آبتین کوت از شخصیت های شاهنامه
کامجو آنکه به دنبال عیش و خوشی است کوچک دارای جهنم اندک
کامرو ویژگی آن که به خواست و اراده خود حرکت می کنند. کورش کوروش(نام سه تن از پادشاهان هخامنشی)
کامراز راز موفقیت یا خرد موفق کورنگ نام پسر گرشاسپ از پادشاهان پیشدادی
کامروا موفق کوروس کوروش نام سه تن از پادشاهان هخامنشی
کامروز خوشبخت کوش کوشش و سعی
کامک آرزوی کوچک کوشان کوشا، تلاشگر
کامکار کامروا و موفق کوشش سعی، تلاش
کامنوش خوشبخت کوشک قصر، کاخ
کامه خواسته، آرزو کولیار نام روستایی
کامور کامیاب و کامروا کوهین نام گیاهی که ریشه آن مانند ریشه نی است.
کاموس از شخصیت های شاهنامه کوین از نژاد کوه
کامیشا خوشحال، سرزنده کی مند دارای بزرگ مرتبه ای پادشاه
کاناز چوب ریشه خوشه خرما کی منوش از پادشاه یا شاهزادگان پیشدادی بنا به روایت تاریخی سیستان
کانی معدنی کیاجور عاقل، فاضل
کاوان صخره کیان پادشاهان، بزرگان
کاوش بررسی و تحقیق کیانه پادشاهی
کاوک کاوه کیبد نگهبان پادشاه
کاووس از شخصیت های شاهنامه کیاهور پادشاه خورشید
کاویار مراد، آرزو کیسان همانند پادشاه
کاویان پرچم کاوه که به درفش کاویانی معروف است. کیلان مرغ ماهی خوار
کایوس کیوس کیهان جهان، دنیا
کبوده از شخصیت های شاهنامه کیور آن که بزرگ مرتبه ای پادشاه را دارد
کدیور صاحب خانه کیوس نام پسر قباد، برادر بزرگ انوشیروان پادشاه ساسانی
کدمان نام اصلی داریوش پادشاه هخامنشی کرشمه ناز، عشوه، غمزه
کرا نام همسر مولانا جلال الدیین بلخی کوشیار داده فرشته
گراهون از شخصیت های شاهنامه، نام داوری زابلی گلرنگ به رنگ گل
گرداب نام پهلوان ایرانی در سپاه گرشاسب پهلوان نامدار گلرو آنکه چهره ای زیبا چون گل دارد.
گرد دلیر و پهلوان گلریز دارای نقش گل به ویژه گل سرخ
گردو از شخصیت های شاهنامه گلزر گل طلایی
گردیا شجاع و دلیر گلسان مانند گل
گرزم از شخصیت های شاهنامه گلستان گلش
گرزن تاجی که شاهان بر سر می گذارند. گلسون تور ابریشمی که زنان گیسوان خود را در آن گذارند.
گرگین نام پهلوان ایرانی پسر میلاد در زمان کیکاووس گلشا گل شاد و خندان
گرشاسب دارنده اسب لاغر گلشکر لب گلگون معشوق، گل زیبا رو
گرگین از شخصیت های شاهنامه گلشن گلستان، گلزار
گرمایل گرمانک از شخصیت های شاهنامه گلشهر از شخصیت های شاهنامه
گزینه برگزیده و انتخاب شده گردیده گلشید درخشان، روشن
گل بوته گل محبوب و معشوق گلفام گلگون به رنگ گل سرخ
گل بیز گل افشان، گلریز گلفر زیبا رو و لطیف
گل سر آنکه سر و رویی چون گل دارد. گلک گل کوچک
گل واژه زیباترین سخن گلنار گل درخت انار
گلاب مایع خوشبویی که از تقطیر گل سرخ و آب به دست می آید. گلنام دارای نام زیبا چون گل
گلابتون نقش برجسته با رشته های نقره و لطیف روی پارچه گلوار چون گل
گلاله موی موجعد و پیچیده گلی به رنگ گل سرخ
گل آویز گل گوشواره گلین به رنگ گل سرخ
گلبار محصول گل گلینوش سرخی ماندگار
گلایول گل گلایول گندمک گندم کوچک
گلباران گا ریزان گوارا هر چیز خوردنی و آشامیدنی که لذیذ و خوشمزه باشد.
گلبانگ بانگ بلند گورنگ نام برادرگرشاسپ و پدر نریمان
گلپاد محافظ و نگهبان گل گوهر سنگ های قیمتی
گلپر گیاهی است معطر از تیرهی چتریان گوهران جمع گوهر
گلزار سرو و راز گل گیتا جهان، گیتی
گلربا رباینده گل گیسو گیس، موی بلند سر
گلرخ دارای چهره ای مانند گل گیشا زیبا و با طراوت
گلان جمع گل، گلها گلپا گل پاینده
گلبن درخت و بوته گل گیوا جذاب، گیرا
لادن گل زینتی لیمو میوه خوردنی
لار از شخصیت های شاهنامه، نام پسر گرگین میلاد لیلوفر منسوب به نیلوفر، پیچک
لاریسا نفیس و با ارزش لیسان ستوده شده
لایه پوشش لیزان نام ناحیه ای درر سرزمین قدیمی اران
لبخند خنده کم لیدیا کشوری در آسیای صغیر
لتکا باغ، باغچه لیان درخشان
لحظه یک چشم به هم زدن لیام محافظ
لعل نام سنگی قیمتی به رنگ قرمز لیال جمع لولو
لنا برای ما لیوسا مانند خورشید
لاله گلی به شکل جام و سرخ رنگ که بر روی پایه ای بلند قرار دارد. لی لی ناز لی لی زیبا و قشنگ
لاون نام محلی و معرکه ای در شاهنامه لی لی شبانگاه
لنبک از شخصیت های شاهنامه لوتوس گل نیلوفر آبی یا سوسن شرقی
لیوزا زاده خورشید لیلان نام رودخانه ای در آذربایجان
ماتیا چشم ماه مایان جمه ما، ماها
ماتیسا در گویش مازندرانی ماه تنها محیان وقت و هنگام چیزی
ماجان مانند ماه مدیا سرزمین مادری
ماخ از شخصیت های شاهنامه مدریک پسر تیز هوش، انسان فهیم
مادیا نام همسر آخرین پادشاه ماد مرتیا جوانمرد، مردانه
مارتا فنا پذیر دنیایی مرداس از شخصیت های شاهنامه
مارتین رهبر مدآوند نام دختر کوچک پزد گرد پادشاه ساسانی
مازستا بهترین و خوب ترین مردو نام باغبان پرویز پادشاه ساسانی
ماکان شجاع، آنچه بوده است مرس ده ملکه
مامک مادر مرسین درختی با برگ های همیشه سبز و معطر
مامو نام زنی در زمان خسرو پرویز پادشاه ساسانی مرمر/ مرمرین سنگ مرمر
مانا ماندنی، جاوید مرهم دارویی که روی زخم بگذارند.
ماندگار کسی که در جایی اقامت طولانی داشته باشد. مروا فال نیک
مانلی بمان برایم مروارید جواهری گرانبها
مانه نام روستایی در نزدیکی بجنورد مزدا دانا، اهورا مزدا
مانوک نوزاد مزدک آورنده آیین مزدکی در زمان پادشاهی قباد
مانی اندیشمند مژده خبر خوش و شادی بخش
ماینا خانه سرای مسیحا لقب حضرت عیسی (ع)
مانیان بی نظیر و بی همتا مسین بزرگ
مانیکا ماه خوب و زیبا مشکین آنچه که بوی خوش بدهد
ماه بی بی بانویی که چون ماه زیبا و نورانی است مقاره آرام و قرار گرفتن
ماه جبین مه جبین مکابیز نام یکی از سرداران داریوش هخامنشی مگابیز
ماه چهره چون ماه تابان و درخشان است، زیبا رو مکینا بنفشه
ماه خانم بانویی که چون ماه زیباست. ملورین رویه شفاف
ماهرو چهره ای چون ماه ملوس قشنگ، ظریف و خوشگل (ملوسک)
ماهک معشوقه زیبا روی مفدی از نام های امروزی زرتشتیان
ماهلی صاحب ماه منوش از شخصیت های شاهنامه
ماهنور دارای درخشش ماه مهرونه مانند ماه
ماهنوش ماه جاویدان و همیشگی مهدل دختری که دلش مانند ماه روشن است.
ماهو نام حاکم سیستان در زمان یزد گرد مهرنیا زیبا و درخشان ز نسل خورشید
ماهور تپه ها به هم پیوسته ی دامنه کوه _ نام آلت موسیقی ایرانی مهر آگین همراه با محبت
ماهی جانوری مهره دار، آبزی معروف مهرگان مهربانی
مایار یار مادر مهرانوش محبت جاویدان
مهرو زیبا رو مهرسان مهربان و با محبت
مهسان/ مهسا مانند ماه مهراب دارنده جلوه آفتاب و کسی که تابش مهر دارد
مهست بزرگترین و مهمترین مهراز راز بزرگ
مهکام معشوقه مهراس موبد رومی (پدر الیاس پیغمبر)
مهگان چون ماه زیبا مهر اندیش آنکه در فکر و اندیشه محبت و مهربانی است
مهنام زیبا روی ماه مهرانه منسوب به مهران، دارنده ی مهر
مهنوش ماه جاوید و  همیشه مهر آویر خورشید نوران
مهوا ماه شب چهارده مهرساد طلوه زندگی، خورشید ایل
مهوین به رنگ ماه مهرک شبیه به خورشید
موتا نام سردار دیلمی مهرگان مهربانی
موزان خمار و پر کرشمه مهرمس خورشید بزرگ
میچکا در گویش مازندرانی گنجشک مهرنام مشهور به مهربانی
میخک گل زینتی و پُرپَربا رنگ های سرخ مهرنگ به رنگ ماه
میخرش آنچه که مزه ترش و شیرین دارد. مهرنوش همیشه زیبا رو
میران امیرانه، شاهانه مهرنیک خورشید و مهر نیک
میرزا شاهزاده و امیر زاده مینو روان، خرد و روح، آسمان، بهشت، فردوس
میرین از شخصیت های شاهنامه مینوش نوشنده می، می نوشنده
میشکا میچکا، گنجشک میهن خانه، خانمان، قبیله
میلانا میل و خواهش مهروز ماه روز
ناتا بی نظیر نهال/ نهاله درخت یا درختچه نورس که تازه نشانده شده است.
نادین پویا و پر تحرک نواب عنوانی که به شاه زادگان دوره صفوی و قاجار اطلاق می شد.
نادینوس شاه بابل نوباوه میوه تازه و نورس
نارا آتشین نوبر تازه و جدید
ناربن نارون، درخت انار نوران منسوب به نور
ناردانه دانه ی انار نورسو روشنایی آب
نارملا شکوفه گل انار نوروز بهار
نارنج میوه ای آبدار و ترش از مرکبات نوژه کاج
نارو پرنده خوش آواز مثل بلبل نوش آگین به شهد و شک آویخته، نوشین
ناروش نارگونه، مانند انار نوشاب آب گوارا، شربت مطبوع
ناریش به رنگ انار نوشان شیرینی بخش
ناز کرشمه، غمزه نوشین شیرین، خوشایند
نازان فخر کننده نونود فرزند تازه
نازگل دختری که مانند گل زیبا و لطیف و ناز است نوین تازه، جدید
نازلی دارای ناز و عشوه، نازنین نومان نام یک گیاه
نازنوش زیبا و شیرین نیاک پسری که خلق و خوی او شبیه به اجداد و نیاکانش است.
نازیار یار زیبا نیران غیر ایران
نازین نازی نیک خوب نیکو
ناژین درخت انار نیک پی با سعادت، مبارک قدم
نمونه مقدار کمی از چیزی نافه ماده ای با عطر نافذ و پایدار که زیر پوست شکم نوعی آهو به دست می آید
ناکتا شیرین مثل گلابی نیک فام آراسته به خوبی و نیکی
نامی سر شناس نیکا خوش، زیبا
نامور نام آور نیلسو آب آبی رنگ و شفاف
نامین نامی، مشهور نیلگون لاجوردی، آبی
نانا پدر و مادر، نعناع نیو دلیر، شجاع
ناوک نوعی تیر کوچک و نوک تیز که به وسیله کمان پرتاب می شود نیوراد پهلوان جوانمرد
نثار فدا کردن نیوان پهلوان، دلیر و شجاع
نرسا در اساطیر زوروانیه نیوتیش با کسی یکی شدن
نرمین لطیف بودن نگار نقش رنگین (نگارا بانوی زیبا)
نژلا حوری زیبا چشم نکویار معشوق خوب، یار خوب
واحد یگانه، یکتا ورنا برنا، جوان
وادا مکان مقدس وریا حقیقت
وازنا مکان بزرگ وسپار آفریننده همه
واسپور لقب نجبا و شاهزادگان اشکانی وستا اوستا کتاب مقدس زرتشتیان
وانان نام یکی از پادشاهان اشکانی وشنام دارای نام نیک
وایه آرزو، حاجت ونوشه بنفشه
وایو فرشته طوفان ویراب از نام های امروزی زرتشتیان
وترا تنها و یکتا ویرو نام پهلوان و سپهداری در منظومه ویس و رامین
ورتا گل، هم ریشه با ویشکا نام روستایی در نزدیکی رشت
ورتاج گل سرخ رنگی که همیشه رو به آفتاب است وینا رنگارنگ
وردا گل سرخ ویهان علت و سبب
ورداور گل، اورنده ویوگ عروس
ورشاد وظیفه و مقرری ویونا عروس زیبا
هامان مشهور هلسا مانند هل، خوشبو
هامن هامون (دشت و زمین هموار) هلیل هلال ماه
هامی سرگشته و حیران هما فرخنده، پرنده افسانه ای مرغ سعادت
هانده جذاب ترین و مهربان ترین هماوند از نام های امروزی زرتشتیان
هاوش امت و پیروان یک پیغمبر همتا نظیر، مانند
هجیر گرمای نیمروز، خوب و نیکو همدم مونس، هم صحبت
هخامنش درست منش هوبان نگهبان خوبی ها
هریش ایزد نگهبان خانه هوتوس آتوسا
هرانوش دختر آتش هوده راست، درست
هرمز اهورامزدا، نام دیگر سیاره مشتری هوران زیبا و درخشان
هرواک نام دیگر خسرو پروین پادشاه ساسانی هورنگ زیبا و خوب رو
هزاره از شخصیت های شاهنامه هوروش درخشان و زیبا چون خورشید
هزیر هژبر، دلاور، شیر هیرکان وفادار به عهد
هژبر خوب، پسندیده هیراب نام فرشته باد
هستان وجود و هستی هونامیک نیک نامی و خوش نامی
هستی وجود، زندگی هونام خوش نام، نیک نام
هیوا آرزو هومهر دارای عشق و محبت
یاد خاطره یاسان نام پیامبر باستانی ایران
یادگار خاطره ماندگار یاوند پادشاه
یارمس یار بزرگ یکتا یگانه، بی نظیر
یاره یارا، قدرت یلان پهلوان
یاس نام گلی زینتی و خوشبو یوتاب نام خواهر اریو برزن پادساه آذربادگان
3.4/5 - (34 امتیاز)

‫3 دیدگاه ها

  1. سلام وقت بخیر
    برای اسم پیج و سایت صنایع دستی میناکاری اصفهان
    چی پیشنهاد میدید
    من ممکنه نظر رو توی سایت چک نکنم لطف میکنید پیام بدید تشکر
    ۰۹۱۲۰۷۸۷۲۹۱

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

  +  35  =  42